همه چیز درباره ی واریل-تجربه های شخصی

همه ی اطلاعاتی که درباره ی واریل می خواهید از زبان تجربه کننده اش بشنوید.

سلام ، من یک دانشجو هستم . مدتی بود که به بیماری واریکوسل مبتلا بودم.
به علت سن کمم دکتر نمیرفتم و تنها کاری که برای بیماری ام می تونستم انجام بدم ، جست و جو تو اینترنت بود . مطالب خوبی نوشته شده بود اما همیشه جای خالی کسی که بتونه تجربیات خودش ؛ از درد و دکتر رفتن و آزمایش دادن تا عمل و هزینه رو بنویسه حس میشد . واسه همین با وجود مشغله تصمیم گرفتم که من این کار رو انجام بدم تا بتونم به هم سن و سال های خودم کمک کنم . خلاصه هدفم از نوشتن این وبلاگ این بود که اگه کسی به این بیماری مبتلا هست ، برای اطلاعات کل اینترنت و نگرده و همین جا کارش راه بیفته .اگه از آخرین مطلب گذاشته شده چند سال می گذرد باز هم سوال های خودتون رو در قسمت نظرات بذارین ، مطمئن باشین من ماهی یه بار چک میکنم وبلاگ رو، حتی اگه 10 سال گذسته باشه. اگر هم از وبلاگ خوشتون اومد ، یا اون و تبلیغ کنید تا جوونای بیشتری این وبلاگ و مشاهده کنن یا تو گوگل پلاس به ما رای بدین تا رنک وبلگ بره بالا و تو جست و جوها افراد بیشتری این وبلاگ و ببینن ، یا خودتون هم تجربیات شخصی تون در هر مرحله از بیماری (ابتلا ، مراجعه به پزشک ، عمل و نقاهت ) رو یا تو نطرات بذارین ، یا ایمیل کنین ، و در آخر ما رو هم دعا کنین .. دو حالت اخر خیلی خوبن .. ممنون

سلام ، 

اگه شما هم بیماری واریکوسل دارین یا داشتین و عمل کردین ؛ ممنون خواهم شد که تجربه های شخصی خودتون رو در اختیار بقیه ی هم وطنانمان قرار دهید. دلیل این امر هم این هست که اولا خیلی ها مثل من هستن که دلشون می خواد بیشتر درباره ی این بیماری بدونن تا راحت تر کنار بیان ، هیچ چیز هم مانند شنیدن از زبان تجربه کننده کمک نمیکند ؛ دوما شما هم می تونین با قرار دادن علایم خودتون هم ار نظر بقیه اگاه نسبت به درجه ی عود بیماری آگاه بشین  ، هم خودتون وضغیتتون رو با بقیه مقایسه کنین هم به دیگران کمک کرده باشین. لازم نیست مشخصات خودتون رو فاش کنید و مطمئن باشید هیچ کس از هویت شما آگاه نمیشه .اگر مایل به همکاری بودین ، یکی از این دو راه وجود دارد :

1. با آی دی زیر وارد لوکس بلاگ شوید و متن خود را در قسمت "ارسال مطلب جدید" قرار دهید.بعد از تایید مدیر ، مطلب شما روی سایت میرود.(اگر فحش نداده باشید تایید میشوند)

                                                      کلمه ی عبور :                 helper@varicocele

                                                      رمز عبور        :                        helpe9821

2. متن خودتون رو به آدرس زیر ایمیل کنین تا بنده براتون تو سایت بذارم:

                                                                                      varicocele1@gmail.com

برای نوشتن هم میتونید به هر چند تا از این سوال ها که تونستین جواب بدین :

الف) اطلاعات شخصی مانند سن ، شغل ، شرایط کاری ، وزن ، چگونه فهمیدیدکه واریکوسل دارین ، به بیماری دیگری هم مبتلا هستین و مواردی که کمک کننده باشه ،برای تحمل درد چیکار میکردین،به خاطر واریکوسل معافیت گرفتین یا نه،  تجربه ی جنسی داشتید  تجربه ی جنسی خطرناک یا با همسر و ...

ب) درباره ی بیماری مانند چند وقته که واریکوسل داشتید یا دارید ، درجه ی چند ، کدام طرف ، کیفیت درد چگونه بود ، چه زمانی از روز درد بیشتر میشد ، موقع چه فعالیت هایی درد داشتید ،
تو کیسه ی بیضه تون چیزی مشاهده میکنین (رگ های واریسی) ، این رگ ها چه موقع معلوم اند (با زور ، با لمس ، همیشه هستند)،بیضه هاتون تقارن دارند ، سایز بیضه هاتون با هم فرق داره و ...

ج) اگر عمل کردین به مواردی مثل سال عمل، هزینه ی عمل ، بیمارستان محل جراحی ، روش عمل ، درد و دوره ی نقاهت پس ار عمل ، اینکعه چند وقت بعد از جراحی علایم واریکوسل از بین رفت ، بیهوش شدین یا بی حس ، چند روز بستری شدین ، تحت پوشش چه بیمه ای بودین ، بعد از عمل بچه دار شدین و از این دست موارد اشاره کنید.

د) در مورد آزمایش ها ، مانند آزمایش اسپرم ، سونوگرافی بیضه ، ... اینکه چجوری این آزمایش ها رو انجام دادین ، نمونه رو چجوری جمع کردین و تحویل دادین و ....

ه) شرایط روحی ، مثلا چجوری به خجالت خودتون هنگام مراجعه به پزشک یا آزمایش دادن غلبه کردین ، به والدین گفتین مشکل رو ، و ...

سلام, من ساسانم ساکن قزوین, 21 سالمه, دانشجو هستم, یک شب که داشتم به
بیضم ور میرفتم به خودم گفتم این رگ چقدر بزرگه, شاید باید همین جوری
باشه, از این ماجرا چند وقتی گذشت و بعد از مدتی بالای بیضه موقعی که راه
زیاد میرفتم درد میگرفت, به خودم میگفتم شاید طبیعی باشه, ولی یه شب
کنجکاو شدم گفتم بهتره تو اینترنت یه سرچی بزنم, وقتی سرچ کردم تو سایتای
مختلف دیدم یه سری شرایط که دقیقا مثل شرایط من بود به عنوان علایم
بیماری واریکوسل اومده بود, وقتی دیدم که میگن واریکوسل رو باروری تاثیر
داره و باید عمل بشی, تو رختخواب تا صبح بیدار موندم و خوابم نمی برد,
خیلی افسرده شدم, دنیا برام تاریک شده بود, از خدا تا صبح شکایت کردم,
گفتم آخه خدا چرا از میان این همه آدم من؟! این ناراحتی رو تا یک داشتم,
بعد از این تصمیم گرفتم برم دکتر, رفتم دکتر, دکتر بیضه منو دید و گفت
واریکوسل داری, این رو هم بگم که من خجالتی نیستم راحت شلوارمو برا دکتر
پایین کشیدم, سونوگرافی هم دادم, تایید شد که واریکوسل 3 یک طرفه چپ
دارم, دکتر گفت باید ازمایش اسپرم بدی, رفتم ازمایشگاه ,اونجا بهم یه ظرف
پلاستیکی کوچیک دادن گفتن منی رو بریز تو این , و یه برگه هم دادن که
گفتن بخون, تو برگه یه سری شرایط نوشته بود که برای ازمایش اسپرم باید
رعایت کنی یکی از این شرایط این بود که از آخرین انزال باید حداقل 3 روز
و حداکثر 7 روز گذشته باشه, منم حدود یک ماه از آخرین انزال گذشته بود به
همبن خاطر گفتن باید بری خود ارضایی کنی بعد از  سه چهار روز بیایی
ازمایش بدی, رفتم خونه خودارضایی کردم بعد از پنج روز اومدم ازمایش دادم,
جوابش این شد

                                      بیشتر در ادامه ی مطلب 


ادامه مطلب

بیماری واریکوسل
این بیماری شایع ترین بیماری در مردان است . یعنی 40  درصد مردان بالغ این بیماری رو دارند که این تقریبا رقم چشم گیریه و می تونید خوشحال باشید که خیلی ها بیماری شما رو دارند (!).اما این دلیل نمیشه که از دوستانتان درباره بیضه هایشان سوال کنید.
خود کلمه ی واریکوسل از کلمه ی واریس گرفته شده . شاید تو خانواده تون کسی بوده باشه که بگن مثلا پاهاش واریس گرفته و شما یه سری رگ های سیاه رو روی پوستش ببینین.واریکوسل هم همین اتفاقه فقط برای رگ های داخل بیضه رخ میده.
به زبان ساده ، در بیضه ی مردان سیاه رگ هایی وجود دارند. این سیاه رگ ها وظیفه ی انتقال مواد زائد و خون کثیف و مصرف شده از بیضه ها رو به عهده دارند. درون این رگ ها یه سری دریچه وجود دارد . این دریچه ها مثل کرمک لاستیک دو چرخه و توپ و اینا عمل می کنند .(این کرمک هایی که تو لاستیک می ذارن اجازه میده که باد و هوا وارد لاستیک بشه ، اما اجازه ی خروج به هوای داخل لاستیک رو نمی ده ، یعنی مثل یه اتوان یه طرفه  ) این دریچه ها وظیفشون اینه که اجازه خروج خون رو میدن و از بازگشت خون جلوگیری میکنن .
حال وقتی این دریچه ها ، به یک دلیل نا معلوم  خراب میشن به اصطلاح واریکوسل رخ میدهد . در این حالت امکان داره که خون و مواد زائد دوباره به بیضه ها برگردند. خب این هم تو طولانی مدت (خدا می دونه این طولانی مدت 1 ماهه یا 10 سال ، پس اگه این مشکلو دارین سریع به پزشک مراجعه کنین) به بیضه آسیب می رسونه . وقتی بیضه هم آسیب می بینه ، اسپرم سازی که برای باروری لازمه با مشکل مواجه میشه ... تازه امکان داره روی هورمون سازی تاثیر بذاره و سطح هورمون های بدن و کاهش بده که اون هم خودش تبعات داره ، مثلا ممکنه رفتارتون تغییر کنه .
علت
علل مختلفی برای به وجود آمدن این بیماری ذکر میشه ، نظیر ضربه ، شلوار یا لباس زیر تنگ ، گرم بودن بیش از حد بیضه ها (می دونید که دمای بیضه ها باید 3 درجه کمتر از دمای بدن داشته باشه ، واسه همین بیرون از بدن قرار داره)، وراثت ،به طور مداوم بار سنگین بلند کردن و ... اما هیچ کدوم اینا ثابت نشدن و فقط فرضیه اند . یعنی تا حالا علت مشخصی برای این بیماری کشف نشده . این یعنی شم زیاد دنبال علت نباشین ، بیشتر به فکر درمان باشین .
کدام بیضه
واريکوسل 90 درصد در ناحيه بيضه چپ رخ مي‌دهد که به علت موقعيت وريد بيضه‌اي چپ است.(جالبه که بیشتر کار اسپرم سازی رو هم همین بیضه انجام میده . به همین دلیل دیه ی  بیضه ی چپ بیشتر از راسته . ببین اسلام تا کجاها رو حساب کرده )  اما واريکوسل در يک بيضه، بر توليد اسپرم در هر دو بيضه تاثير مي‌گذارد. خیلی ها هم در دو طرف واریکوسل دارند . در سنين 15 تا 25 سالگي، بيشترين احتمال بروز واريکوسل وجود دارد .

                                                         بیشتر در ادامه ی مطلب


ادامه مطلب

سلام ، در این مطلب قصد دارم به کسانی که می خواهند به یک پزشک اورولوژی مراجعه کنن و به دلایلی چون ترس ، خجالت و ... این کارو نمی کنند کمک کنیم .امیدوارم در انتهای این مقاله تصمیم خودتان را برای مراجعه بگیرید.

خب ، ما انسان ها وقتی از چیزی میترسیم که اون موضوع به اندازه ی کافی برایمان واضح نباشد ، رویش تسلط نداشته باشیم و ندانیم که چه پیش خواهد آمد .مثلا از مار می ترسیم چون یه جورایی برامون عجیبه ، از تاریکی هم همینطور ، ولی از گربه نه؛ چون روی حرکاتش تسلط داریم و تقزیبا می تونیم حدس بزنیم حرکت بعدی اش چیست .

یکی از دلایلی که ما از مراجعه به پزشک اورولوژی می ترسیم این است که دقیقا نمی دانیم او چکار خواهد کرد ؟ ایا باید به او اطمینان کنیم ؟ ظاهرمون باید چطوری باشه ؟ نکنه با یه حرکت ناخودآگاه آبروی خودمون و ببریم ؟ و از این دست افکار .حالا اگه شما بدونین که تو مطب یک اورولوژیست چی میگذره ، شاید ترستون بریزه .

قبل از مراجعه

1.پزشک اصلا کاری به موهای زائدتون نداره ولی خوب اگه اونا رو تراشیده یا کوتاه کنین هم تمیزترخواهید بود ، هم دکتر میتونه راحت تر کارشو انجام بده .

2.حتما قبل از مراجعه حمام بروید و نظافت رو رعایت کنین.

3.اگه فکر میکنین که در مسیر درمانگاه پاهاتون عرق میکنه و بوی بد میگیره ، قبل از بیرون رفتن به لای پاهاتون پودر بچه بزنید.اینجوری که پودر رو بریزین روی دستتون و بمالین بین پاهاتون .

4.تو اون درمانگاهی که میرین ، امکان داره که بخش اورولوژی نزدیک بخش های دیگه باشه ،ممکنه تو همون اورولوژی خیلی ها قبل شما آمده باشن و منتظر داخل شدن ، هستند و شما باید جلوی همه ی آنها برین نوبت برای اورولوژی بگیرین .شاید هم از این مورد خیلی خجالت بکشین .ولی این دقیقا یه مورد روانیه و اصولا کسانی که اونجا حضور دارن انقدر خودشون سنم دارن که کسی به شما نگاه نمی کنه . بعد هم چون شما از مشکل خودتون خبر دارین فکر میکنین اونا هم خبر دارن و یا مثلا ظاهرتون فرق میکنه و این باعث خجالتتون بشه. ولی دقیقا اینطور نیست .چون اولا ظاهرتون هیچ فرقی با اون دکتره نمی کنه ، بعد هم اورولوژی فقط برای بیماری های مردان نیست . مثلا کسانی هم که مشکل ادرار یا کلیه دارن در برخی موارد به اورولوژی مراجعه می کنن . حتی دکتر اورولوژی خانوم هم داریم . من خودم که رفته بودم بیمارستان امام خمینی ،
سرپرستار و دو تا از دکتر ها زن بودند . دقیقا بیمار قبلی من هم خانوم بود . بنده خدا کلی هم خجالت میکشید قاطی این همه مرد.

من خودم 1.5 بیضه درد داشتم ولی از روی خجالت یا ترس نمی رفتم دکتر ، یه دفعه هم تا دمه در رفتم ولی تو نتونستم برم و برگشتم . بعد که با پدر مادرم صحبت کردم ، اونا تشویقم کردن و بالاخره این کارو کردم .خجالتی


اگه خیلی هم با این موضوع مشکل دارین صبح خیلی زود راه بیفتین . اینجوری نفرای اول میرین تو و کمتر با بقیه برخورد می کنین .

5. امکان داره که اون پزشکی که پیشش مراجعه می کنین خانوم باشه . به نظر من که مشکلی نداره چون اون هم دکتره ولی اگه خودتون مشکل دارین قبل از مراجعه مطمئن شین که دکتر مرده . البته منظورم دکتر مذکره چون اصولا دکتر مُرده به درد عمش میخوره.آرام

6. بهتره مراجعه کنین به یه بیمارستان بزرگ که خودش جراحی اورولوژی انجام میده مثل میلاد ، امام خمینی و ...چون هم معمولا دکترای این بیمارستان ها خیلی بهترن ؛هم اگه به عمل احتیاج داشتین همون جا براتون وقت میده . دوباره کاری نمیشه دیگه ، یه بار برین پیش این دکتر ، بعد واسه عمل برین بیمارستان .

البته مراجعه به یه درمانگاه نزدیک یا حتی یه پزشک عمومی می تونه کارتون رو راحت تر کنه . چون معمولا اینا خلوت ترن و کمتر خجال میکشین . دفعه اول هم که شلوارتون در بیاد ، دستون راه میوفته و دیگه نمیشه شلوارتون کشید بالا . واسه عالم و آدم شلوار در میارین خنده.(خنده) اگر هم چیز خاصی نباشه همون دکترا بهتون میگن . اگه خیلی خجالت میکشین اول برین پیش یه دکتر عمومی.

7.یادتون نره کارت ملی و دفترچه بیمه تون هراتون باشه.

8.یه حرکت جالب هم اینه که سوالاتتون رو که میخواید از دکتر بپرسین رو روی یه کاغذ یادداشت کنین.مثل اینکه به عمل نیاز دارید یا نه ؟ این بیمارستان به چه روشی عمل میکنه ؟ جراح ها خوبن ؟ هزینه ی عمل چقدره ؟ چقدر بعد عمل نمیتونم کار سنگین کنم و از این قبیل .

درون اتاق

اصولا یکی از باحالترین و مشتی ترین پزشک ها ، پزشکان اورولوژِی هستن . اونا یه جوری آموزش دیدن که با حرف میتونن از خجالتتون کم کنن و بفهمن مشکلتون چیه و کمکتون کنن . برای راحتی کار مکالمه ی خودم و دکتر رو مینویسم ، من به درمانگاه اورولوژی بیمارستان امام خمینی(ره)مراجعه کرده بودم . آموزش نوبت گیری از این بیمارستان رو هم از اینجا بخونید.بعد که رفتم تو ، دیدم 4 تا میز هست ، دو تا اقا ، دو تا خانوم ، اینا فلوشیپ بودن و دکتر اصلی هنوز نیومده بود . سرپرستاری که داخل بود هم خانوم بود. همش پیش خودم فکر میکردم این همه خانوم اینجا چیکار میکنن.اه ، بابا داستان مردونه است . بعد دیدم نه بابا ، خیلی عادی تر از این حرف هاست ، مثل وقتی که سرما میخوری میری پیش دکتر . در همون حد ، حالا مکالمه :

                                                           بیشتر در ادامه ی مطلب 


ادامه مطلب
مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه